برگرد بی تو بغض فضا وا نمی شود یک شاخه یاس عاطفه پیدا نمی شود در صفحه دلم تو نوشتی صبور باش قلبم غبار دارد و معنا نمی شود بی تو شکست و پنجره رو به آسمان غم در حریم آبی دل جا نمی شود دریای تو پناه نگاه شکسته است هر دل که مثل قلب تو دریا نمی شود می خواستم بچینم از آن سوی دل گلی اما بدون تو که گلی وا نمیشود دردیست انتظار که درمان آن تویی این درد تلخ بی تو مداوا نمی شود زیباترین گلی که پسندیده ام تویی گل مثل چشمهای تو زیبا نمی شود بی تو شکسته شد غزل آشناییم شبنم گل نگاه مرا باز شسته است دل در کنار یاد تو تنها نمی شود گلدان یاس بی تو شکست و غریب شد گلدان بدون عشق شکوفا نمی شود باران کویر روح مرا می برد به اوج اما دلم بدون تو شیدا نمی شود رفتی و بی تو نام شکفتن غریب شد دیگر طلوع مهر هویدا نمی شود رویای من همیشه به یاد تو سبز بود رفتی و حرفی از غم رویا نمی شود رفتی و دل میان گلستان غریب ماند دیگر بهار محو تماشا نمی شود یک قاصدک کنار من آمد کمی نشست گفتم که صبح این شب یلدا نمی شود دل های منتظر همه تقدیم چشم تو امروز بی حضور تو فردا نمی شود
از بیابان بوی گندم مانده است ♥عشق روی دست مردم مانده است آسمان بازیچه ی طوفان ماست ♥ابر نعش آه سرگردان ماست باز هم یک روز طوفان می شود ♥هر چه می خواهد خدا آن می شود می روم افتان و خیزان تا غدیرد ♥باده ها می نوشم از جوشن کبیر آب زمزم در دل صحرا خوش است ♥باده نوشی از کف مولا خوش است فاش می گویم که مولایم علیست ♥آفتاب صبح فردایم علیست هر که در عشق علی گم می شود ♥مثل گل محبوب مردم می شود تا علی گفتم زبان آتش گرفت ♥پیش چشمم آسمان آتش گرفت آسمان رقصید و بارانی شدیم ♥موج زد دریا و طوفانی شدیم یا علی گفتیم و دریا خنده کرد ♥عشق ما را باز هم شرمنده کرد بغض چندین ساله ی ما باز شد♥ یا علی گفتیم و عشق آغاز شد