آمار مطالب

کل مطالب : 56
کل نظرات : 8

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 47
باردید دیروز : 8
بازدید هفته : 55
بازدید ماه : 253
بازدید سال : 537
بازدید کلی : 45186

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زندگی.روانشناسی و آدرس zendegi9002.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 47
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 55
بازدید ماه : 253
بازدید کل : 45186
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : zendegi
تاریخ : جمعه 3 بهمن 1393
نظرات

از عاشقی نشانه بیاور برای من
من عاشقم، بهانه بیاور  برای من 
من قانعم، کبوتر پرواز نیستم
یک دام، آب و دانه بیاور برای من
یک زنجره شبانه برایت می‌آورم
یک حنجره ترانه بیاور برای من
یک ذره مهربان شو و با مهربانی‌ات
خورشید را به خانه بیاور برای من
از های و هوی صلح بزرگان دلم گرفت  
یک قهر کودکانه بیاور برای من
تعداد بازدید از این مطلب: 773
موضوعات مرتبط: 2-شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zendegi
تاریخ : دو شنبه 22 دی 1393
نظرات

سلام ای چشم بارانی ! پناهم می دهی امشب ؟
سوالم را که می دانی ! پناهم می دهی امشب ؟

منم آن آشنای سالیان گریه و لبخند
و امشب رو به ویرانی ، پناهم می دهی امشب ؟

میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان
در آن آغوش نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟

دل و دین در کف یغما و من تنها و من تنها…
در این هنگام رو حانی ، پناهم می دهی امشب ؟

به ظلمت رهسپار نور و از میراث هستی دور
در آن اسرار پنهانی ، پناهم می دهی امشب ؟

رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن
رها از حد انسانی ، پناهم می دهی امشب ؟

نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمی محفل
تو از چشمم چه می خوانی ؟ پناهم می دهی امشب ؟
تعداد بازدید از این مطلب: 874
موضوعات مرتبط: 2-شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1393
نظرات

 

پر زدن از دام ابریشم به من هم می رسد
شادمانی ها بعد از غم به من هم می رسد
برگ ها از شاخه می افتند و تنها می شوند
از جدایی ، گرچه می ترسم به من هم می رسد
هر کجا هستم من از یاد تو غافل نیستم
در خیابان شاخه مریم به من هم می رسد
گندم گیسوی تو از باغ مینو بهتر است
از گناه حضرت آدم به من هم می رسد
گرچه از من هیچ کس غیر از وفاداری ندید
بی وفایی های این عالم به من هم می رسد
هر کجا سروی به خاک افتاد با خود گفته ام
نوبت هیزم شکن کم کم به من هم می رسد
تعداد بازدید از این مطلب: 600
موضوعات مرتبط: 2-شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده :
تاریخ : پنج شنبه 11 دی 1393
نظرات
 

نگیر از این دل دیوانه، ابر و باران را

هوای تنگ غروب و شب خیابان را

اگر چه پنجره ها را گرفته ای از من

نگیر خلوت گنجشکهای ایوان را

بهار، بی تو در این خانه گل نخواهد داد

هوای عطر تو دیوانه کرده گلدان را

بیا که تابستان، با تو سمت و سو بدهد

نگاه شعله ور آفتابگردان را

تو نیستی غم پاییز را چه خواهم کرد

و بی پرنده گی عصرهای آبان را

سرم به یاد تو گرم است زیر بال خودم

اگر به خانه ام آورده ای زمستان را

بریز! چاره ی این عشق، قهوه ی قجری ست

که چشمهای تو پر کرده اند فنجان را ...!

تعداد بازدید از این مطلب: 378
موضوعات مرتبط: 2-شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zendegi
تاریخ : چهار شنبه 10 دی 1393
نظرات
گفتم که بي قرار تو باشم ولي نشد
تنها در انتظار تو باشم ولي نشد
گفتم به دل که جلب رضايت کند نکرد
گفتم که جان نثار تو باشم ولي نشد
گفتم ميان جذر و مد اشک و آه شب
در گردش مدار تو باشم ولي نشد
گفتم که مي رسي تو و من هم دعا کنم
در دولت تو يار تو باشم ولي نشد
گفتم که تا اجل نرسيده ست لحظه اي
در خيمه ات کنار تو باشم ولي نشد
گفتم که خاک پاي تو را تاج سر کنم
چون خاک رهگذر تو باشم ولي نشد
گفتم به قدر آه دل دلشکستگان
در عهد و روزگار تو باشم ولي نشد
گفتم دعا کنم که بيايي ببينمت
مانند مهزيار تو باشم ولي نشد
تعداد بازدید از این مطلب: 414
موضوعات مرتبط: 2-شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zendegi
تاریخ : چهار شنبه 10 دی 1393
نظرات
می و میخانه را از ما گرفتند
ز کف پیمانه را از ما گرفتند
شدیم عاقل که دنیا دوست گشتیم
دل دیوانه را از ما گرفتند
چو ما را از شهادت دور کردند
کلید خانه را از ما گرفتند
دگر آرامشی در قلب ما نیست
که زلف و شانه را از ما گرفتند
بپرسید از شهیدانی که رفتند
چه شد میخانه را از ما گرفتند
خدا داند که ما دیر آمدیم و
گل ریحانه را از ما گرفتند
ز هجران نیستیم آزرده زیرا
غم جانانه را از ما گرفتند
تعداد بازدید از این مطلب: 397
موضوعات مرتبط: 2-شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zendegi
تاریخ : چهار شنبه 10 دی 1393
نظرات
به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است
برای گریه شدن آبشار هم خوب است
تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا
 کمی خجالت از این انتظار هم خوب است
اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا
 ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است
گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است
 امید دادن این بی قرار هم خوب است
کسی به فکر شما نیست، همه خوبند
 ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است
مرا ببند که من جای دیگری نروم
 برای عبد فراری حصار هم خوب است
هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است
کمی هوا وسط این غبار هم خوب است
اگر نشد برسم من به پابوسی تو
 برای این دل من وصف یار هم خوب است
برای اینکه به دست آورم دلت را من
 قسم به فاطمه داغدار هم خوب است
مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم
 که بخشش دل این شرمسار هم خوب است
اگر که پای رکابت نشد شهید شوم
 برای کشتن ما زلف یار هم خوب است
اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد
 امید آمدنت بر مزار هم خوب است
 
تعداد بازدید از این مطلب: 412
موضوعات مرتبط: 2-شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد

سلام عزیزان-ممنون از بازدید شما .خواهشا برای ارتقا وبلاگ نظر یادتون نره


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود